چه زود سپیده از شب زلفت دمید چه زود در تصادم خطوط تمام یادگار جوانیت شخیدودر ادامه هیچشعر دستمالیواینکه هنوزاحمقانهاز اعوجاج چنین خردشکوه مرثیه می طلبم منمیان تسلسل مرگ های ایگناسیوساعت پنج عصر مانده است بر تمامی ساعت ها