عینکم کلفت تر می شود

این سطرها که هی کوچک

و تخته سیاه تر از آن

که گچ سفید

پشت چراغ قرمز

فکرکردن به جغرافیای استکهلم

گیج می شوم در ماهیت یک سیاه چاله فضایی

هندسه نخوانده

محیط دایره را از برم

عینک را در چشمم فرو می کنم

از کوری